تو را من چشم در راهم

بر داشتها و یادداشت ها - خاطرات - اشعار - دل نوشته ها و ...

تو را من چشم در راهم

بر داشتها و یادداشت ها - خاطرات - اشعار - دل نوشته ها و ...

تو را من چشم در راهم

نوشته ها سکوتی ماندگارند

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

صدور و تنفیذ حکم شهرداری آقای مهندس محسن اسحاقی، انگیزه ای شد برای اعلام تبریک و آرزوی توفیقات الهی برای خدمت رسانی صادقانه و خالصانه ایشان در جایگاه یکی از مدیران مؤثر در نشاط و شور و سرور و زمینه ساز پویندگی و بالندگی شهروندان.

بر این باوریم که شهرداری، مؤسسه عام المنفعه ای است که بستر گسترده ای برای فعالیت دارد و کوچه پس کوچه و زمین و سقف و عرض و طول و ارتفاعی نیست که مرتبط با عملیات برنامه ای شهرداری نباشد.
در ورود به عرصه شورایی ثبات در مدیریتی شهری را یکی از رموز موفقیت خود در ارائه خدمات رسانی می دانستیم و رأی دهندگان نیز ملاک رأی دهی خود را منوط به پایداری و تعهد بر ثبات مدیریت شهرداری می دانستند و منتخبین نیز مصمم بر انجام این تصمیم بودند اما شرایط جدید همه را به تسلیم واداشت تا در برابر مشیت الهی سر تعظیم فرود آورند و شهردار با اراده ی شهرمان، فرمان شهر را در دست بگیرند و عرصه مسئولیتی ایشان از شهر به شهرستان تبدیل شود.
موافقت با استعفای شهرداری که دلهای مردم را در تصرف داشت بدون رضایت آنان کار آسانی نبود. لذا اعضای شورا با احساس ضرورت و در نظر داشتن خیر و صلاح شهرستان با استعفای ایشان به شرط انتصاب در سمت فرمانداری اعلام موافقت نمودند و برای آنکه فعالیت های شهرداری متوقف نشود معاون فنی شهرداری را که مورد وثوق مردم و کارکنان و کارمندان بود به سرپرستی شهرداری منصوب کردند تا برای انتخاب احسن فرصتی برای شورای اسلامی شهر فراهم گردد.
اعضای شورای اسلامی شهر با در نظر داشتن شرایط و ضوابط و اولویتها، به شناسایی افراد مستعد و توانمند اقدام نموده و با دریافت رزومه کاری و مطالعه و بررسی ابعاد مختلف شخصیتی افراد، تعدادی از آنان را دعوت به ارائه طرح و برنامه و مصاحبه نمودند و سرانجام تکاپوی خرد جمعی شورا بر این متمرکز شد که از بین خوبان واجد شرایط، فردی انتخاب شود که محل اعتماد و مورد توجه مردم و دیگر کاندیداها باشد و علاوه بر مقبولیت (تعهدی و تخصصی) محبوبیت (صداقت و امانت داری) را در عرصه عمل به اثبات رسانده باشد و با تکیه بر افکار و اندیشه ها و تقویت ارتباط عاطفی و قلبی با شهروندان زمینه های اجرایی شدن برنامه ها و طرح ها را فراهم نماید و با  بهره مند بودن از نشاط جوانی فضایی را آماده سازد تا جوانان کارآمد با تکیه بر شناخت واقعی از خود، اعتماد به داشته های خود کنند و وارد صحنه های اجرایی شوند.
اگرچه نگاه شورا نگاهی عادلانه به بیرون و درون شهر و مجموعه بوده است اما در فرایند این انتخاب مهم درون گرایی یکی از اولویت های انتخاب بوده است که فردی شهر آشنا و کار آشنا از بین هم ردیفان خود انتخاب شود.
با جلسات متعدد و مذاکرات به عمل آمده و ارتباط با مردم و مسئولین برای به دست آوردن شناخت واقعی از کاندیداها، اعضای شورا با کمال استقلال در اتخاذ تصمیم از بین گزینه های مطرح شده به اتفاق آرا آقای مهندس اسحاقی را برگزیده و جهت انجام مراحل اداری به استانداری معرفی نمودند و با بررسی ها و استعلامات اداری، حکم انتصاب ایشان طی شماره 73298/1/20 مورخ1393/8/20 صادر و ابلاغ گردید که لازم است از حسن اعتماد استاندار محترم؛ معاونین و مدیران کاردان استان ابراز امتنان نماییم.
اکنون با لطف خداوند متعال و همدلی و همگامی مسئولین شهرستان چشم امید به آینده ای روشن دوخته ایم تا به همت مسئولین دلسوز شهرستان گام های اساسی در مسیر توسعه پایدار شهرستان برداشته شود.
در این مسیر از تمام فرهیختگان و مجرّبین شهرستان انتظار همراهی و همگامی داریم و فرصت را غنیمت شمرده از تمامی برادرانی که دغدغه همکاری داشتند و با ارائه طرح و برنامه و رزومه کاری اعلام آمادگی نمودند کمال امتنان و تشکر خود را اعلام می نماییم. امید است در قلب هایی که به عشق آبادانی و سربلندی دیار بهشتی خوانسار می تپد همواره صدای همدلی و همراهی شنیده شود تا دست خدا را در پیشبرد امور همراه خود ساخته باشیم که یدا... مع الجماعه .
بندگی کن تا که سلطانت کنند               تن رها کن تا همه جانت کنند

خوی حیوانی سزاوار تو نیست             ترک این خو کن که انسانت کنند

چون نداری درد، درمان هم مخواه            درد پیدا کن که درمانت کنند

بنده ی شیطانی و داری امید              چون ستایش همچو یزدانت کنند

سوی حق نارفته چون داری طمع        همسر موسی بن عمرانت کنند

شکر و تسلیم مسلمانیت کو           ای که می خواهی سلیمانت کنند

از چَه شهوت؟ قدم بیرون گذار                   تا عزیز مصر و کنعانت کنند

بگذر از فرزند و مال و جان خویش                 تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف برو در کوی دوست            تا چو اسماعیل قربانت کنند

در ضلالت مانده ای چون سامری                  آرزو داری که لقمانت کنند

چشم لاهوتی اگر داری بیا                        تا به بزم قرب مهمانت کنند

چون علی در عالم مردانگی                      فرد شو تا شاه مردانت کنند

قابل این رتبه ها چون نیستی                 سعی کن، شاید مسلمانت کنند

همچو سلمان در مسلمانی بکوش           ای مسلمان تا که سلمانت کنند

تا توانی در گلستان جهان                       خار شو تا گل به دامانت کنند

همچو خاک افتادگی کن پیش از آن                تا به زیر خاک پنهانت کنند

خوانده ای گر تو یحب الصابرین                      صبر کن تا از محبانت کنند

با یتیمان مهربانی پیشه کن                       تا پس از تو با یتیمانت کنند

همچو ذاکر ذکر حق کن روز و شب                  تا مگر از اهل ایمانت کنند

منبع: خزائن الاشعار، صفحه 28. برگرفته از کتاب تحفة الصائمین تألیف موسیانی اصفهانی.

حضرتآیت ا... العظمی حاج سید احمد خوانساری در عالم رویا خدمت حضرت امام حسین « ع» می رسند و می پرسند حضرت سیدالشهدا در بین این همه حسینیه ای که برای شما اقامه مجلس کرده اند کدام یک بیشتر مورد توجه شماست ؟ امام حسین «ع» می فرمایند در یکی از محلّه های جنوب تهران خانه ای است که در این چند روز از ساعت چهار بعد از ظهر مجلسی برپاست که این مجلس  بیشتر مورد نظر ماست .
روز بعد آقا با خدمه ای به آدرس مشخص شده می روند . در می زنند ، خانمی می آیند در را باز می کنند . آقا می پرسند اینجا روضه است ؟ می گوید بله ! آقا اجازه ورود می خواهند . خانم می گوید : آقا مجلس زنانه است .آقا می فرمایند داخل خانه نمی آیم و اگر اجازه بدهید همین جا روی پله ها می نشینم . روحانی ِ واعظ که می خواست وارد خانه شود ، هنگام ورود حضرت آیت ا.. العظمی خوانساری را می شناسند و ابراز ارادت و شرمندگی می کنند . آما آقا به ایشان می گویند : شما مرا ناشناخته بگیر و روضه ات را بخوان .
روضه که تمام می شود آقا از صاحب خانه می پرسند شما چه کار می کنید که ..... آن زن می گوید آقا من کلفَتی و رختشویی می کنم و نذر کرده ام همه ساله پولی را که پس انداز می کنم  برای اربابم امام حسین «ع» مجلس روضه خوانی بگیرم . آقا می فرمایند : اجازه بدهید از این به بعد ما هزینه ی روضه خوانی را پرداخت کنیم . خانم نمی پذیرند.
و...