وزهای پنجشنبه هر هفته انجمن های ادبی « فانوس- عِلوی » گلپایگان در کتابخانه حضرت آیت ا.... محمدی تشکیل جلسه می دهند مسئول انجمن ادبی عِلوی ؛ ابوالقاسم طالبی است و مسئول انجمن فانوس را علیرضا طاهری نیا بر عهده دارد .
به مناسبت سیزدهم رجب
سالروز میلاد مولود کعبه حضرت مولی الموحدین امام علی «ع» و بنا به دعوت
انجمن های ادبی گلپایگان اعضای انجمن ادبی هنری وهاج خوانساری در سالن
برگزاری جلسات حضور یافته و با حضور « مدیران انجمن ها – فرماندار گلپایگان
– رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و اصحاب رسانه » به ارائه آثار ادبی
پرداختند .
از پانزده تا شصت ساله در این جلسه شرکت داشتند و لیکن اکثریت را جوانان بیست ، سی ساله تشکیل می دادند که نویدی بر رشد و پویایی است و با هدایت صحیح ذائقه ها می تواند سرمایه ساز باشد ؛ سرمایه ای که ارزشمند بوده و جایگزینی ندارد.
در این روزها شعر طنزی از علیرضا طاهری نیا در روزنامه بیان گلپایگان چاپ شده که بحث های زیادی را به دنبال داشته است .
طاهری
نیا اظهار می دارد در فضای مجازی از این نوشته ؛ نقدهایی صورت گرفته و
فضای ایجاد شده است که با فضای ذهنی من برای سرودن آن شعر فاصله ی بسیاری
دارد و چون مخاطبان فضای مجازی از ابعاد مختلف ؛ گوناگون هستند ؛ برداشت
های چند سویه ای از آن داشته اند که مرا از هدف اصلاحی و اصلی ام دور می
کند و با توجه به سطح دریافت مخاطبان قادر به تجزیه و تحلیل بطن شعر در
فضای مجازی نیستم .
ولی آنچه می
توانم بگویم این است که قصد وانمود ادبی برخی از مشکلات محل زندگی خود را
داشتم تا مسئولین به فکر چاره اندیشی بیفتند ، نه آنکه خواسته باشم تعریضی
به محل زندگی ام داشته باشم .
علی اصغر طاهری نیا سروده زیبائی در توصیف خوانسار و روز بیست اردیبهشت قرائت می کنند که تحسین حاضران را برمی انگیزد.
فرماندار
و مسئولین شهرستان در جلسه حضور دارند و از فرهنگ و هنر سخن می گویند
خوشحال می شویم از اینکه مسئولین این شهرستان با فرهنگ و هنر آشتی دارند.
مسئولین
شهرستان گلپایگان اظهار امیدواری می کنند که این رفت و آمدها ادامه داشته
باشد تا دو شهرستان از نظر فرهنگی و اجتماعی همانند گذشته همسو و همپای
یکدیگر رشد کنند.
مسئول انجمن
ادبی هنری وهاج خوانساری در سخنانی می گوید : «... احساسات انسانها با
احساسات شاعران به بازی گرفته می شوند و احساسات شاعر با اندیشه ای به بازی
گرفته می شود که شعور او را می سازد و چون شعر از شعور شاعر می جوشد
بهترین شعر از آن شاعری است که در احساس و اندیشه در اوج باشد .
شعر چشمه ی جوشانی است که با آموزش و جوشش و کوشش به جریان می افتد.
اگر
شعر ونوشته فقط احساس باشد بی ارزش است و اگر صرفاً اندیشه باشد خشک وبی
روح است و اگر اندیشه و احساس پای بندی نداشته باشد طرحی انسانی و اعتقادی
نمی تواند ترسیم کند و رسالت هدایت و جهت دهی را نمی تواند بردوش کشد .
ما
قلم به دستان که احساسات جامعه را در دست داریم باید مطلبی را بر صفحه ی
کاغذ جاری سازیم که امروز و فردا و فرداها پاسخگوی وجدان بیدار جامعه باشیم
.